X بستن تبلیغات  
حقیقت نفاق (بخش دوم) - امام دوازدهم

در شماره گذشته از مجموعه مقالات «حقیقت نفاق»، به ارائه مقدمه‎ای کوتاه پیرامون موضوع نفاق، پرداختیم و به این مهم اشاره داشتیم که به هر میزانی «منیّت» در فرد افزایش یابد، لاجرم از نور الهی و توحیدی فاصله گرفته و به ظلمت نزدیک‎ می‎شود و این یعنی در مسیر نفاق قرار می‎گیرد. در این شماره در نظر داریم ضمن بررسی معنای لغوی و دینی لفظ نفاق، برخی مطابق با آیات و روایات ویژگی‎های منافقان را مورد بررسی قرار دهیم.

حقیقت نفاق (بخش دوم)

بسم الله الرحمن الرحیم

بخش دوم:

•    معنای نفاق

نفاق از ریشه نَفَقَ گرفته شده است و با لغاتی مانند انفاق و نفقه هم ریشه است.

علمای لغت برای نفاق دو معنای اصلی و چند معنای فرعی در نظر گرفته اند؛ معنای اصلی آن به صورت زیر قابل توضیح است:

–    تمام و فنا شدن (در زبان عربی برای تمام شدن عمر و اتمام زاد و توشه استفاده می‎گردد.)

–    پوشیده و پنهان نگه داشتن (برای تونل‌های زیر زمینی که موش حفر می‌کرده استفاده می‌شده است.)

به گفته علمای لغت، تا قبل از آمدن قرآن ریشه نفق بیشتر برای حیوان استفاده می‌شده و برای اولین بار در قرآن، خداوند این لغت را برای برخی انسان‌ها نیز به‎کار برده‎است و با این کار گویی خداوند منافقین را به حیوان تشبیه کرده است.

پیامبر نیز به تبع قرآن این ریشه را برای برخی از افراد به کاربرده‎ است و بدین ترتیب و به تدریج دسته‎ای از انسان‎ها، حیوان لقب گرفتند.

این گروه انسان‎هایی بودند که ظاهری مانند سایر مسلمانان داشتند اما در واقع کافر بوده و با کفار و یهودیان مدینه مرتبط بوده و به توطئه علیه پیامبر می‎پرداختند؛ آن‎ها چنان خود را شبیه مسلمانان می‎کردند که حتی اگر لازم بود مسجد نیز می‎ساختند.

لغت نفاق در معنای فرعی آن، به معنای «خروج» است. یعنی خارج شدن و کندن از یک چیزی؛ لغت  انفاق از این معنا بر‎می‎خیزد؛ یعنی یک مالی را از میان اموال خود خارج کنیم و به دیگری بدهیم.

نکته‎ای که ذکر آن ضروری به نظر می‎رسد و در میان آیات و روایات، تاکیدات متعددی مبنی بر آن وجود دارد این است که میان مسلمان و مومن تفاوت بسیاری وجود دارد؛ یعنی هرکس شهادتین را بگوید مسلمان است اما الزاما مومن نیست.

ایمان با علی(علیه السلام) آغاز می‎شود و بدین دلیل است که لقب «امیرالمومنین» مختص ایشان بوده و برای هیچ امام دیگری استفاده نمی‌شود.

قرآن می‌فرماید: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَي الْخاشِعينَ»(۱)

و (در کارهایتان) از صبر و نماز یاری طلبید، و البته نماز دشوار و گران است مگر بر فروتنان.

در تفسیر این آیه به حدیث معروف نورانیت اشاره می‎شود که در آن ابوذر و سلمان، به پرسش از حضرت علی علیه السلام پیرامون جایگاه ایشان می‎پردازند. در بخشی از این حدیث آمده‎است:

«… سلمان گفت: عرض کردم ای برادر رسول خدا! هر کس نماز را به پاداشت ولايت شما را به پا داشته‎است؟ فرمود: آری، ای سلمان اين سخن خدای تعالی در قرآن عزيز تصديق کننده اين حقيقت است که فرمود”به صبر و نماز ياری و مدد بجوييد و هر آينه آن جز بر خاشعان بزرگ و سنگين است”. صبر”رسول خدا و” نماز” بر پا داشتن ولايت من است. بدين خاطر خداوند متعال فرمود: و هر آينه آن بزرگ و سنگين است و نفرمود هر آينه آن دو بزرگ و سنگين می باشند؛ زيرا هر آينه ولايت حملش جز برخاشعان بزرگ و سنگين است. و خاشعان همان شيعيان روشن بين و اهل بصيرت می باشند. و آن هر آينه برای اين است که اهل سخنان منحرف از قبيل مرجئه و قدريه و خوارج و ديگر ناصبيان همه به حضرت محمد (ص) اقرار می‌کنند و در بين آن‎ها اختلافی نيست در حالی که جز گروهی اندک همه در مورد ولايت من اختلاف می‎نمايند و منکر آنند و در برابر آن لجاج می‎ورزند. و هم آنان کسانی هستند که خداوند درکتاب عزيز خويش ايشان را توصيف نموده فرموده است:” هر آينه آن جز بر خاشعان سنگين است”…»(۲)

بنابر تفسیر فوق، غیر از انسان‎های خاشع، کسی ولایت امیر المومنین را نمی پذیرد؛ یعنی داشتن کبر باعث عدم پذیرش ولایت می‌شود.

  • اشتباه زیاد، نشانه منافق

إنَّ الْمُؤْمِنَ لا يُسىءُ وَ لا يَعْتَذِرُ وَ الْمُنافِقُ كُلَّ يَوْم يُسىءُ وَ يَعْتَذِرُ.(۳)

«مؤمن خلاف و كار زشت انجام نمى‌دهد و عذرخواهى هم نمى‌كند. فرد منافق هر روز مرتكب خلاف و كارهاى زشت مى‎گردد و هميشه عذرخواهى مى نمايد.»

مطابق با روایت فوق، یکی از ویژگی‎های انسان مومن این است که اشتباه  او بسیار اندک بوده و از این رو، نیاز به  عذرخواهی نداشته و عزت نفس خود را حفظ می‎نماید؛

اما انسان منافق، چون بر اساس هوای نفس خود، کار می‎کند، اشتباه او فراوان بوده و در همه حال، مشغول عذرخواهی از اطرافیان است.

ادامه دارد …

برگرفته از  سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع حقیقت نفاق/ فاطمیه ۹۴/ هیئت عشاق الحسین(علیه السلام)

پینوشت:
۱- بقره/ ۴۵
۲- بحارالانوار , ج ۲۶, صفحه ۱, حديث ۱٫
۳- تحف العقول: ص ۱۷۹، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۱۱۹، ح ۲٫

منبع: masaf.ir



مطالب وبسایت امام دوازدهم با هدف تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) بوده و هر گونه کپی برداری از آن آزاد است.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *